ارتباط میان ترقی زنان و نهضت امت در بالاترین و روشن ترین اشکال آن در جریان انقلاب ۱۹۱۹ مصر آشکار شد. چراکه این مقطع تعیین کننده در تاریخ مصر، حد فاصل اشغال و آزادی هرچند جزئی نقطه عطفی در تاریخ زنان بود، تحول از گوشه نشینی کامل تا خروج و به رسمیت شناخته شدن از سوی جامعه به عنوان یک شهروند و این امری بود که زنان با خروج مبارزاتی خود در سایه قیام ملی و مشارکت فعال بر ضد اشغال و فداکاری هایی که در این راه انجام دادند مقدمات آن را فراهم ساختند. در حقیقت قیام ۱۹۱۹ نقطه آغاز فعال شدن عملی و تحرک مفهوم جنبش زنان پس از سالها فراخوانی، تشویق و ترغیب بود که با انتشار روزنامه های بانوان به دست زنان پیشگام شامی آغاز شد و با دعوت قاسم امین به آزاد کردن زن (۱۸۹۹) و مشارکت زنان پیشگام مصری در دعوت به اصلاح وضع زنان مانند ملک حفنی ناصف و دیگران تقویت گردید. یکی از مورخان معاصر قیام ۱۹۱۹ درباره رابطه میان بیداری امت و زن معتقد است که یکی از مهمترین ویژگی های تحول اجتماعی در سال ۱۹۱۹، ظهور مفهوم میهن پرستی مصری بود که از یک طرف متضمن یکپارچگی هر دو عنصر امت بود و سپس خیزش زنان مصر و ظهور نبوغ آنان و شکل گیری جامعه انسانی بود. چرا که اهمیت اتحاد امت کمتر از خیزش زنان نبود، زیرا آنها دو رکن اساسی تحول اجتماعی ما هستند.
 
نهضت زنان در سایه مرحله لیبرالیسم : با قیام ۱۹۱۹ و متعاقب آن حرکت حقیقی زنان مصر که در شکل گیری تعداد زیادی از انجمنهای محلی، روی آوردن بسیاری از آنها به تعلیم و آموزش و مشارکت در روزنامه نگاری و فعالیتهای سیاسی و فرهنگی جلوه گر شد، گفتمان نهضت زنان مرحله جدیدی را آغاز کرد که مقارن بود با فعال شدن نظام سیاسی لیبرالی که قانون اساسی در سال ۱۹۲۳ آن را ایجاد کرد. این دوران تازه تا کودتای ۱۹۵۲ و پس از آن ادامه یافت تا اینکه در سال ۱۹۵۶ با تأسیس و تثبیت نظام تک حزبی به پایان رسید.
 
دوران نهضت لیبرال زنان چندین ویژگی داشت که مهمترین آنها عبارتند از: طرح اهداف و بررسی موضوعات و مطالبات جدید مانند فعالیت و مشارکت سیاسی، اصلاح قوانین و الخ. ثانیا: انتقال زن از موضوع گفتگو و کشمکش به یکی از طرفین اصلی که نمی توان او را به حاشیه راند همانگونه که قبلا اینگونه بود. چنانکه هدى شعراوی، نبویه موسی و دریه شفیق با خواستهایشان و فعالیتهای پر جنب و جوششان در عرصه اجتماعی به سمبلی برای آن مرحله در نهضت زنان تبدیل شدند که در آن، زن از موضوع نهضت به یک عنصر فعال تبدیل شده بود. ثالثا: تحول گفتمان نهضت زنان در این مرحله و تکامل ابعاد آن، در حالی که این گفتمان پیش از قیام ۱۹۱۹ از حمایت از وضعیت زن در خانه و خانواده از طریق ابزارهای فرهنگی و خصوصا شناختی ناتوان بود. مفهوم نهضت در دوران لیبرالیسم محدوده وسیع تری را فرا گرفت که در فراخوانی به تقویت نقش زن در جامعه از نظر اجتماعی و قانونی و از میان بردن قیود و موانع مشارکت کامل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آنان در جامعه تجلی یافت.
 
پس از این مقدمه طولانی درباره ویژگیهای عصر نهضت که امروزه به دلیل اینکه مبنی و نقطه عطفی بوده که تحولات بعدی مسئله زن بر اساس آن شکل گرفته بسیار مورد توجه محققان قرار دارد، در صفحات بعد از طریق تحلیل دسته ها و جزئیات فهرست شناسی و روابط درونیشان به بررسی ویژگی های آن مرحله در تاریخ و تحول زن می پردازیم. در این روش مشخصا به دو مسئله توجه می کنیم: اولا: ویژگی های گفتمان نهضت آنگونه که آثار مندرج در فهرست کتابها و نشریاتی که جمع آوری شده و نمونه هایی از آن مورد مطالعه قرار گرفته نشان می دهند. ثانیا: مهمترین موضوعات و مسائلی که در خصوص زنان، جامعه را مشغول داشته و اولویت های آن مسائل و مفاهیم آنها در خصوص نگرش جامعه به زن و تحولاتش.
 
گفتمان نهضت در این مرحله تاریخ ساز زن عرب و مسلمان، دارای ویژگی اساسی بود که آن را از مراحل بعدی متمایز می ساخت و آن خصلت شمولی کلی است. این گفتمان در کنار توجه به مسائل جزئی (آموزش، حجاب، تربیت، خانواده و...) بر محوری اساسی متمرکز بود که عبارت بود از: ارائه تعریفی دوباره از آن به عنوان یک شخصیت انسانی و اجتماعی. این نوع بررسی طبیعت زن، آغاز منطقی و طبیعی تحول اندیشه ها و راه حل هایی بود که گفتمان نهضت شامل آنها می شد. البته بازنگری در تعریف زن به این معنی نبود که همه بازنگریها شامل دیدگاهی انقلابی میشد، بلکه نظریه ها متنوع بود. در کنار سایر گرایشها که در بحث و جدل خود بر مبنای مساوات کامل در طبیعت انسانی و اجتماعی حرکت می کردند و برخی دیگر، هم معتقد به مقولة مساوات میان زن و مرد بودند و هم معتقد به تفاوت در نقش های اجتماعی که تفاوت میان دو جنس در حقوق و تکالیف را توجیه می کند (رویکرد اصلاح طلبانه)، برخی گرایش ها محافظه کارانه بودند و سعی در تکرار تأکید بر چهره ضعف و قصور داشتند، اگرچه برای تقویت دیدگاه خود دلایل علمی و دینی هم می افزودند.در کنار این ویژگی اساسی، گفتمان نهضت مجموعه ای از ویژگی های عمومی هم داشت که با بررسی میراث مکتوبی که از این دوران به جای مانده ،تمام گرایش‌های فعال در چهارچوب اندیشه نهضت در بحث مسئله زن مشارکت داشتند به عنوان مثال، مشارکت جریان لائیک متجدد مانند اسماعیل مظهر، محمد جمیل بیهم و سلامه موسی و در مرحله بعد آثار دریه شفیق، إنجى افلاطون و امینه السعید.
 
منبع: زن و جوامع عرب در طول یک قرن، منی ابوالفضل، مترجم دکتر هومن ناظمیان،صص48-46، مؤسسه انتشارات امیر کبیر، چاپ اول، تهران، 1394